کتابهای طبقهبندی علوم تا نیمهی قرن یازدهم در جهان اسلام مورد توجه بودند، اما پس از رکود علم و تمدن در جوامع اسلامی، میزان نگارش اینگونه کتابها کاهش پیدا کرد. از طرفی، کتابهایی که در این زمینه نگارش شده است، تنها محدودهی زمانی خاصی را مورد توجه قرار دادهاند. بنابراین، با توجه به کاهش توجه به نگارش این گونه کتابها و نبود منبعی در زمینهی تحلیل کلیهی طبقهبندیهای انجام شده در ایران باستان و دورهی اسلامی و از طرفی، نظر به اهمیت طبقهبندی علوم در اسلام، در این کتاب تلاش شده است که طرحی کلی از تقسیمبندی علوم در دورهی باستان و طبقهبندیهای اندیشمندان دورهی اسلامی و اندیشه و محیط علمی هر اندیشمند، ویژگیهای بارز هر طبقهبندی و رویکرد و جهانبینی این دانشمندان در خصوص تقسیمبندیهایی که ارائه کردهاند، به دست داده شود. توصیف هر دانشمند از علوم گوناگون، حکایت از آراء و اندیشههای مکاتب مختلف در دورهی اسلامی (مکاتب مشائی، اشراقی، دیوانی، عرفانی و غیره) دارد.
این کتاب از لحاظ زمانی، از دورهی باستان تا زمان حاضر را دربر میگیرد و از نظر مکانی، بیشتر محدودهی جغرافیایی ایران و مرزهای آن در نظر گرفته شده است. در این اثر، نخست به مفهوم طبقهبندی علوم و ضرورتهای آن برای رشد و توسعهی علوم و زمینههای شکلگیری طبقهبندی علم در دورهی اسلامی پرداخته شده است. پس از آن، تاریخ علم در ایران باستان و دستهبندیهای ارائه شده از علوم در این دوره شرح داده شده است. عمدهترین بخش کتاب، به طرح دیدگاه اندیشمندان دورهی اسلامی در خصوص توصیف آنها از علوم مختلف و تقسیمبندی آنها بر اساس رویکرد ویژهی هر دانشمند اختصاص یافته است. در این بخش، برای هر دانشمند، ابتدا به بیان مختصری از شرح حال، خصوصیات عصر نویسنده، آرا، اندیشه و آثار او پرداخته شده است. پس از آن به نظام طبقهبندی علوم از دیدگاه هر دانشمند و در نهایت در بحثی تحلیلی به خصوصیات هر طرح طبقهبندی، نگرش فکری هر دانشمند نسبت به چگونگی دستهبندی خود از علوم مختلف و تعیین جایگاه هر علم در میان علوم دیگر پرداخته شده است. در پایان نیز در یک جمعبندی کلی به رویکرد کلی دانشمندان دورهی اسلامی، روشهای مختلف استفاده شده و ملاکهای آنها در دستهبندی علوم در این دوره و خصوصیات مشترک میان آنها اشاره شده است.