شهرها كانونهايي هستند كه در آنها انسان به تصرف و استفاده از زمين دست يافته است. شهرها هم بر نواحي پيرامون خويش تاثير ميگذارند و هم از آنها متاثر ميشوند و بر اساس اين قبيل نيازها گسترش و توسعه مييابند. توسعهي شهرها، از يك سو نشانگر تسلط انسان بر روشهاي بهرهبرداري از كرهي خاك است و از سويي ديگر اغلب محيطي براي آدمي فراهم ميآيد كه مناسب براي زندگي نيست. بنابراين از نظر جغرافيايي مطالعهي شهر منحصر به محدودهي شهر نيست، چرا كه شهر با پيرامون خود و روستاهاي اطراف و شهرهاي ديگر و ناحيهاي كه در آن تكوين يافته است پيوند محكمي دارد. جغرافيايي روستايي نيز از اواخر سدهي بيستم جاي خود را به عنوان يك شاخهي مستقل در ردهبندي جغرافيايي انساني باز كرده است. روستا نخستين سكونتگاه انسان در دشت و كوهپايه ومحل فعاليتهاي كشاورزي است. يك واحد روستايي يك واحد طبيعي و انساني هماهنگ است، وحدت طبيعي آن را آب و خاك تعيين ميكند و وحدت انساني آن را جمعيت تشكيل ميدهد. در عين حال روستا يك واحد متشكل سياسي نيز ميباشد و كوچكترين واحد سياسي در تقسيمات كشوري محسوب ميشود. از نظر اقتصادي نيز داراي وحدت است، چون يك واحد توليدي است و حد و مرز آن را مالكيت اراضي آن تعيين ميكند. كتاب حاضر در اين راستا نگاشته شده و پارهاي از موضوعات آن به اين قرار است: جغرافياي شهري، تقسيمبندي شهرها، جغرافياي روستايي، روستاهاي جهان سوم، فشار جمعيت بر منابع محدود محيط زيست، روستاها و مشكلات روستايي، آلودگي هوا، و نمودارهاي جغرافيايي.