در سالهاي گذشته، كتابخانهها يك تكامل تدريجي را در ارزيابي روزانه تجربه كردهاند. تا حد زيادي اين تجربه به واسطة پيشرفت تكنولوژي اطلاعات در مديريت سيستمهاي كتابخانه و همچنين يك تغيير نظري و مفهومي در استانداردهاي آموزش عالي بوده است. ارزيابي كتابخانهها سبب شناخت حاميان كتابخانهها و مشتريان بالقوة آن ميشود. اطلاعاتي كه از اين طريق به دست ميآيد براي گسترش و بهبود وضعيت كتابخانه به گونهاي كه بتوان با توجه به محدوديتهاي منابع و بودجه، بهترين حمايت را از جامعه انجام داد، به كار ميرود. نگارنده در اين كتاب، نخست مفاهيم، كليات و اهميت ارزيابي در كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني و نيز چرايي و پيامدهاي ارزيابي را تبيين كرده است. سپس نحوة تعامل و نوع رابطه بين كتابخانه و جامعه را بررسي و به اهميت ارزيابي در كتابخانهها از نظر اقتصادي اشاره كرده است. در ادامه انواع ارزيابي در كتابخانه و ضرورت توجه به ارزيابي كيفي در كنار ارزيابي كمي را همراه با مثالهايي از كاربرد آنها عرضه و در پايان مدلهاي سازماني (مالكوم بالدريج، EFQM ,...) را كه امروزه به عنوان مدلهاي پيشرو در سازمانهاي مختلف و حتي در سطح ملي و منطقهاي استفاده ميشوند مطرح نموده است.