اصطلاح اسطوره معانی متعددی دارد. از بین آنها، داستانهای ابداع شده توسط بشر متداول¬تر از همه است. این معنی رایجتر از همه است: اسطوره به داستانی سنتی، داستانی از دورانهای بسیار دور، گفته میشود؛ داستانی کهاز جنبه روحی، اخلاقی، یا اجتماعی اهمیت دارد.
بهاحتمال زیاد کاربرد عبارت "نوشتههای نخستین" (primary literature) برای توصیف هر اسطورهای اشتباه است. شاید، اساطیر دارای سنتی دیرپا و شفاهی باشند، دورانی که در آن داستانها قبل از نگارش بهطور مداوم تعدیل شدهاند. با اینحال، منابعی که در این متن آمده است، همگی نوشتههایی باستانی هستند و به نخستین پیشینه هایی که بشر از اساطیر ملل و اقوام مختلف در دست دارد اشاره میکنند. منابع بعدی همگی اطلاعات اولیهی خود را از این نوشتههای نخستین گرفتهاند.
به¬راستی داستانهای اساطیری از کجا آمدهاند؟ منشأ آنها چیست؟ چه کسانی نخستین داستانها را نوشتهاند. قدر مسلم آنکه "کسانی" این داستانها را بازگو کردهاند. ولی زمان بازگویی آنها کی بودهاست؟ این "کسان" چهافرادی بودهاند؟ گرچه زمان داستانهای اساطیری را نسبت به حماسهها و داستانهای عامیانه بسیار دورتر میدانند ولی تا کنون تا کسی نتوانسته با قطعیت آن را مشخص نماید. راویان اولیه داستانهای اساطیری نیز ناشناس اند. آیا سرایندگان و نویسندگان این داستانها امانتداران خوبی بودهاند؟ اینکه جرح و تعدیلی در بازگوییهای بعدی صورت گرفته تقریباٌ مورد قبول کارشناسان این رشته است. ولی در میزان این تعدیلات شاید توافقی وجود نداشته است. بههر حال، داستانهای اساطیری زمانی- بسیار دور، به¬همت کسانی به-نگارش درآمده و نقالانی نیز آنها را به¬کرات بازگو کردهاند. منابع امروزی که در اختیار ماست بر پایه آن منابع اولیه به بازگویی، تکرار، تفسیر و تحلیل اساطیر از دیدگاه¬های متفاوت پرداختهاند. بدیهی است که کتاب حاضر تنها فتح بابی در این زمینه است.